"امواج بیش از حد بالا هستند. نمی توانم از پس آن بر بیایم. "

لنا در مورد تلاش برای جدا شدن از شریک زندگی خود با دو فرزند صحبت می کند

لنا در اواسط 30 سالگی است. او دارای دو فرزند است ، یکی از آنها هنوز در مهد کودک است ، بزرگتر هم اکنون در مدرسه است. او در یک حرفه خلاق کار می کند و مسئول چندین کارمند در آنجا است. وقتی باردار شد ، توانست نیمه وقت خود را تغییر دهد. "این اصلاً مشکلی نبود." لنا از کار خود راضی است. با رابطه آنها متفاوت است.

"امواج بیش از حد بالا هستند. نمی توانم از پس آن بر بیایم. "

"وقتی بحث می کنید بلند می شود"

لنا دیگر از دوست پسرش راضی نیست. او پدر دو فرزندش است ، بسیار کار می کند ، فقط اگر به او بخواهد در خانه کمک می کند. زندگی مشترک دشوار است. مشاجرات مکرر ، اغلب بلند است ، و سپس او آنها را توهین می کند. او قبلاً خشن شده بود ، زن در شرف گزارش شدن بود (قابل لمس). یک سوال نمی تواند از ذهن او خارج شود: "آیا الان خیلی بد بود؟ یا این که هنوز هم طبیعی بود؟ وقتی بحث می کنید بلند می شود. "

تصمیم برای انشعاب قبلاً گرفته شده است

لنا به دلیل اختلافات در روابطش تحت درمان است و همچنین با دوستانش صحبت می کند. او و فرزندان از جمله دوست پسرش می دانند که او می خواهد از هم جدا شود. اما او نمی تواند: «امواج خیلی زیاد هستند. نمی توانم از پسش بر بیایم. ”لنا اوضاع را توصیف می کند. و می گوید: "از بیرون خیلی ساده به نظر می رسد. اما ترس از این که شما نتوانید یک آپارتمان با دو فرزند و جایی در یک مرکز مشاوره پیدا کنید ... "زیرا او نمی خواهد به یک پناهگاه زنان برود. "من نمی خواهم جایی را از کسی دور کنم."

دوست شما قول داده است که رفتار خود را تغییر دهد

وقتی لنا قصدش برای جدایی را فاش کرد ، دوست پسرش قایق برگشت. و سپس رفتار خود را تغییر داد. لنا می گوید: "او یک روشنگری داشت." اما او همچنین به بچه ها گفت كه مادرشان می خواهد جدا شود و آنها را "طرف مقصر" خواند. لنا می پرسد: "آیا این خشونت هم هست؟" وقتی می خواهید روی بچه ها تأثیر بگذارید؟ "

لنا می گوید ، وضعیت مسکن در برلین مقصر ماندن وی است.

لنا میخواد بره با دو فرزند یافتن آپارتمان برای سه نفر با قیمت مناسب در برلین امری غیر ممکن به نظر می رسد. وی با طرح این سوال که چه کاری باید انجام دهد به خط تلفن اصلی والدین مراجعه کرد. زیرا وی حتی فکر کرده است که هنگام درخواست ، از دو فرزند خود نام نبرد. (تخت).

"من پیشنهادی داشتم ، اما پس از آن شما باید سریعاً کلید بازدید را بردارید و من در حال رفتن به مهد کودک بودم. من نمی توانم به این سرعت به یک منطقه کاملا متفاوت از برلین برسم ، "می گوید لنا.

او خواستار پیشنهادات بیشتر برای والدین تنها است (والد مجرد). او همچنین به آپارتمان های مشترک مادران فکر کرده است (مادران صاف). و در گردهمایی ها دور هم جمع شویم. لنا می گوید ، زیرا افراد زیادی باید "در این حوضچه مقابل شنا کنند" و از تلاش خود برای جدایی صحبت می کند. "شما یک رویا ، یک قلعه دارید. چه تعداد زن موفق به جهش در ایستادن برای خود نمی شوند؟ "

"چگونه اینقدر قوی می شوی؟ چگونه می توانید راه خود را دنبال کنید؟ "

لنا نمی خواهد به پناهگاه زنان برود. شرم برای آن خیلی بزرگ است. اما او می خواهد خود را تقویت کند. به عنوان مثال با توانمند سازی زنان. و محدودیت هایی را برای خود و دوست پسرش تعیین کرده است. او هنوز این س questionsالات را در ذهن دارد:

"شاید من هنوز همه کارها را برای رابطه انجام نداده ام؟ شاید دوباره همه چیز خوب باشد؟ "و در همان زمان:" چگونه اینقدر قوی می شوی؟ چگونه می توانید راه خود را دنبال کنید؟ "

او همانطور که می گوید از زنانی که قوی هستند "و از هرگونه باد و هوا سرپیچی می کنند" را تحسین می کند. اما در عین حال او به خودش افتخار می کند:

"راهی که من طی کردم بسیار شجاعم کرد. من از آینده نمی ترسم. من می دانم چگونه می توانم خودم را بارز و برجسته جلوه دهم ، وقتی اگر همه نیازهای خود را کنار بگذاری خیلی زود خودت را به عنوان یک مادر از دست می دهی (دوباره می تواند بیشتر تأکید کند). "او تصمیم گرفته است با دیدگاه دیگری به این رابطه برود: -مهم-چشم انداز! "

جسمی یا کلامی - خشونت هرگز مشکلی ندارد! بسیاری از نقاط تماس با خشونت خانگی وجود دارد. می توانید یک نمای کلی را در اینجا پیدا کنید.

فاعل، موضوع

مقالاتی در این زمینه